جدول جو
جدول جو

معنی چس خوری - جستجوی لغت در جدول جو

چس خوری(چُ خوَ / خُ)
ممسکی و بخیلی. خست و لآمت. بخیلی کردن در خرج و خست ورزیدن. رجوع به چس خور شود
لغت نامه دهخدا
چس خوری
بخل لئامت
تصویری از چس خوری
تصویر چس خوری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُهْ خوَ / خُ)
عمل گه خوار و گه خور
لغت نامه دهخدا
(دَ خوَ / خُ)
سازگاری. همفکری. همدلی. دم خور بودن. موافقت با کسی یا کسانی. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دم خور شود
لغت نامه دهخدا
(دِ سِ خوَ / خُ)
آوندی خاص خوردن دسر. ظرفی که در آن دسر خورند
لغت نامه دهخدا
(نِ)
آدم خیلی بخیل. (فرهنگ نظام). کنایه از شخص ممسک و بخیل. لئیم. سخت ممسک. خسیس. آنکس که نه خود از آنچه دارد بهره برگیرد و نه دیگران را بهره مند سازد. کسی که با داشتن ثروت در امر معیشت امساک و بخیلی کند. رجوع به چس خوری شود
لغت نامه دهخدا
(خوَ / خُ)
ظرفی گود، میان باطیه و ماست خوری که در آن آش خورند، کفچه ای که بدان آش گیرند
لغت نامه دهخدا
(چَکْ کُ خوَر / خُر)
خایسک پذیری. قابلیت ورقه شدن فلز. و رجوع به چکش خور و چکش خوردن شود
لغت نامه دهخدا
(چُ غُ خوَر / خُر)
سخن چینی و نمامی و افتراکاری. (ناظم الاطباء). و رجوع به چغل و چغل خور شود
لغت نامه دهخدا
(خوَ / خُ)
خوردن چای. نوشیدن چای. چای آشامی. چای نوشی
لغت نامه دهخدا
(خوَ / خُ)
اسباب چای خوری. آلات چایخوری. وسائل چایخوری. سرویس چای خوری، که مرکب است از 6 یا 12 یا 24 پاره ظرف مخصوص چای خوردن
لغت نامه دهخدا
(پَ خوَرْ / خُرْ)
رجوع به پس خورده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کم خوری
تصویر کم خوری
کم خوردن کم خوراکی
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پس مانده غذای دیگران را میخورند، پس خورده یا باز مانده طعام و غذا و شراب سوء ر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چغل خوری
تصویر چغل خوری
سخن چینی نمامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چکش خوری
تصویر چکش خوری
قابلیت ورقه شدن فلز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چایخوری
تصویر چایخوری
عمل چای خوردن چای نوشیدن، آنچه که بدان چای نوشند: قاشق چایخوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آش خوری
تصویر آش خوری
ظرفی گود که در آن آش خورند، کفچه ای که بدان آش گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
شکم پرستی شکمویی شکم خوارگی پر خوراکی پر خواری گران خواری مقابل کم خوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چس خور
تصویر چس خور
ممسک بخیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس خور
تصویر پس خور
بازمانده غذای دیگران را خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس خور
تصویر پس خور
((پَ خُ))
کسی که بازمانده غذای دیگران را می خورد، بازمانده غذا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چس خور
تصویر چس خور
((چُ. خُ))
بخیل، خسیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چه جوری
تصویر چه جوری
چه طوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چه طوری
تصویر چه طوری
چه جوری، چگونه
فرهنگ واژه فارسی سره
فقط با نگاه، مقیاس نمودن با چشم
فرهنگ گویش مازندرانی
خسیس، آن که خوراک بازمانده ی دیگری را می خورد
فرهنگ گویش مازندرانی
چه خبر
فرهنگ گویش مازندرانی
مهمانی دوره ای، به نوبت میهمانی دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
خسیسی، تملق و چاپلوسی
فرهنگ گویش مازندرانی
شایعه، اخّاذی
دیکشنری اردو به فارسی